هرگز نخواب کوروش
میهن جوان ندارد
حتی دگر دماوند
آتشفشان ندارد
دارا کجای کاری؟
دزدان سرزمینت
بر بیستون نوشتند: اینجا خدا ندارد
دیو سیاه در بند، آسان رهید و بگریخت
رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد
روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد
بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما، تیرو کمان ندارد
دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد
اما چه سود اینجا
نوشیروان ندارد
کو آن حکیم توسی
شاهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما ، دیگر بیان ندارد
هرگز نخواب کوروش
ای مهر آریایی
بی نام تو وطن نیز
نام و نشان ندارد
تاریخ : یکشنبه 91/2/24 | 9:12 عصر | نویسنده : فرزانه | نظرات ()